فال حافظ روزانه جمعه 5 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 397
ز در درآ و شبستان ما منور کن ، هواي مجلس روحانيان معطر کن اگر فقيه نصيحت کند که عشق مباز ، پياله اي بدهش گو دماغ را تر کن به چشم و ابروي جانان سپرده ام دل و جان ، بيا بيا و تماشاي طاق و منظر کن ستاره شب هجران نمي فشاند نور ، به بام قصر برآ و چراغ مه برکن بگو به خازن جنت که خاک اين مجلس ، به تحفه بر سوي فردوس و عود مجمر کن از اين مزوجه و خرقه نيک در تنگم ، به يک کرشمه صوفي وشم قلندر کن چو شاهدان چمن زيردست حسن تواند ، کرشمه بر سمن و جلوه بر صنوبر کن فضول نفس حکايت بسي کند ساقي ، تو کار خود مده از دست و مي به ساغر کن حجاب ديده ادراک شد شعاع جمال ، بيا و خرگه خورشيد را منور کن طمع به قند وصال تو حد ما نبود ، حوالتم به لب لعل همچو شکر کن لب پياله ببوس آنگهي به مستان ده ، بدين دقيقه دماغ معاشران تر کن
پس از ملازمت عيش و عشق مه رويان
،
ز کارها که کني شعر حافظ از بر کن
تعبیر:
ایمان و اعتقاد خود را نسبت به کاری که در پیش داری از دست نده و بر سعی و تلاش خود بیفزای تا به نتیجه ی دلخواه و مطلوب خود برسی. ریا را از وجود خود دور کن. آینده ی خوب و موفقیت آمیزی در پیش رو داری.
فال حافظ روزانه جمعه 5 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 24
مطلب طاعت و پيمان و صلاح از من مست ، که به پيمانه کشي شهره شدم روز الست من همان دم که وضو ساختم از چشمه عشق ، چارتکبير زدم يک سره بر هر چه که هست مي بده تا دهمت آگهي از سر قضا ، که به روي که شدم عاشق و از بوي که مست کمر کوه کم است از کمر مور اين جا ، نااميد از در رحمت مشو اي باده پرست بجز آن نرگس مستانه که چشمش مرساد ، زير اين طارم فيروزه کسي خوش ننشست جان فداي دهنش باد که در باغ نظر ، چمن آراي جهان خوشتر از اين غنچه نبست
حافظ از دولت عشق تو سليماني شد
،
يعني از وصل تواش نيست بجز باد به دست
تعبیر:
بسیار امیدوار باش زیرا حتماً به موفقیت دست پیدا خواهی کرد. دوست واقعی خود را بشناس و به هرکس اعتماد نکن. غرور و تکبر تو را دچار دردسر خواهد کرد.
فال حافظ روزانه جمعه 5 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 473
وقت را غنيمت دان آن قدر که بتواني ، حاصل از حيات اي جان اين دم است تا داني کام بخشي گردون عمر در عوض دارد ، جهد کن که از دولت داد عيش بستاني باغبان چو من زين جا بگذرم حرامت باد ، گر به جاي من سروي غير دوست بنشاني زاهد پشيمان را ذوق باده خواهد کشت ، عاقلا مکن کاري کآورد پشيماني محتسب نمي داند اين قدر که صوفي را ، جنس خانگي باشد همچو لعل رماني با دعاي شبخيزان اي شکردهان مستيز ، در پناه يک اسم است خاتم سليماني پند عاشقان بشنو و از در طرب بازآ ، کاين همه نمي ارزد شغل عالم فاني يوسف عزيزم رفت اي برادران رحمي ، کز غمش عجب بينم حال پير کنعاني پيش زاهد از رندي دم مزن که نتوان گفت ، با طبيب نامحرم حال درد پنهاني مي روي و مژگانت خون خلق مي ريزد ، تيز مي روي جانا ترسمت فروماني دل ز ناوک چشمت گوش داشتم ليکن ، ابروي کماندارت مي برد به پيشاني جمع کن به احساني حافظ پريشان را ، اي شکنج گيسويت مجمع پريشاني
گر تو فارغي از ما اي نگار سنگين دل
،
حال خود بخواهم گفت پيش آصف ثاني
تعبیر:
قدر لحظات عمر خود را بدان و آن ها را به راحتی از دست نده. راز خود را با نامحرمان در میان نگذار تا دچار دردسر و حسادت دیگران نشوی. برای رسیدن به هدف باید تلاش کنی. مراقب کارهای خود باش و با تعقل و تفکر و صبر و آرامش کار کن تا با سهل انگاری خود را دچار انحراف و شکست نکنی و پشیمان نشوی.
فال حافظ روزانه جمعه 5 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 49
روضه خلد برين خلوت درويشان است ، مايه محتشمي خدمت درويشان است گنج عزلت که طلسمات عجايب دارد ، فتح آن در نظر رحمت درويشان است قصر فردوس که رضوانش به درباني رفت ، منظري از چمن نزهت درويشان است آن چه زر مي شود از پرتو آن قلب سياه ، کيمياييست که در صحبت درويشان است آن که پيشش بنهد تاج تکبر خورشيد ، کبرياييست که در حشمت درويشان است دولتي را که نباشد غم از آسيب زوال ، بي تکلف بشنو دولت درويشان است خسروان قبله حاجات جهانند ولي ، سببش بندگي حضرت درويشان است روي مقصود که شاهان به دعا مي طلبند ، مظهرش آينه طلعت درويشان است از کران تا به کران لشکر ظلم است ولي ، از ازل تا به ابد فرصت درويشان است اي توانگر مفروش اين همه نخوت که تو را ، سر و زر در کنف همت درويشان است گنج قارون که فرو مي شود از قهر هنوز ، خوانده باشي که هم از غيرت درويشان است من غلام نظر آصف عهدم کو را ، صورت خواجگي و سيرت درويشان است
حافظ ار آب حيات ازلي مي خواهي
،
منبعش خاک در خلوت درويشان است
تعبیر:
فریب مال و منال دنیا را نخور و در پی آرزوهای دور و دراز نباش. با قناعت و سادگی زندگی کردن بهتر از زندگی ای است که هر روزش پر از سختی و غم است. تکبر و غرور را رها کن و با ایمان باش.
فال حافظ روزانه جمعه 5 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 323
ز دست کوته خود زير بارم ، که از بالابلندان شرمسارم مگر زنجير مويي گيردم دست ، وگر نه سر به شيدايي برآرم ز چشم من بپرس اوضاع گردون ، که شب تا روز اختر مي شمارم بدين شکرانه مي بوسم لب جام ، که کرد آگه ز راز روزگارم اگر گفتم دعاي مي فروشان ، چه باشد حق نعمت مي گزارم من از بازوي خود دارم بسي شکر ، که زور مردم آزاري ندارم
سري دارم چو حافظ مست ليکن
،
به لطف آن سري اميدوارم
تعبیر:
خود را ناتوان و ضعیف احساس نکن زیرا اعتماد به نفس خود را از دست می دهی. در زندگی سرت به کار خودت مشغول است و این بسیار خوب است. به لطف و کمک دیگران امیدوار باش زیرا در صورت مقتضی به کمک تو خواهند آمد.
فال حافظ روزانه جمعه 5 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 358
غم زمانه که هيچش کران نمي بينم ، دواش جز مي چون ارغوان نمي بينم به ترک خدمت پير مغان نخواهم گفت ، چرا که مصلحت خود در آن نمي بينم ز آفتاب قدح ارتفاع عيش بگير ، چرا که طالع وقت آن چنان نمي بينم نشان اهل خدا عاشقيست با خود دار ، که در مشايخ شهر اين نشان نمي بينم بدين دو ديده حيران من هزار افسوس ، که با دو آينه رويش عيان نمي بينم قد تو تا بشد از جويبار ديده من ، به جاي سرو جز آب روان نمي بينم در اين خمار کسم جرعه اي نمي بخشد ، ببين که اهل دلي در ميان نمي بينم نشان موي ميانش که دل در او بستم ، ز من مپرس که خود در ميان نمي بينم
من و سفينه حافظ که جز در اين دريا
،
بضاعت سخن درفشان نمي بينم
تعبیر:
بهتر است در کاری که در پیش گرفته ای تجدید نظر کنی و با تأمل و تعمق بیشتر به آن بپردازی تا بتوانی به نتیجه ی مطلوب دست پیدا کنی. بیهوده به خاطر کاری که حاصلی ندارد، خود را به دردسر مینداز.
فال حافظ روزانه جمعه 5 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 124
آن که از سنبل او غاليه تابي دارد ، باز با دلشدگان ناز و عتابي دارد از سر کشته خود مي گذري همچون باد ، چه توان کرد که عمر است و شتابي دارد ماه خورشيد نمايش ز پس پرده زلف ، آفتابيست که در پيش سحابي دارد چشم من کرد به هر گوشه روان سيل سرشک ، تا سهي سرو تو را تازه تر آبي دارد غمزه شوخ تو خونم به خطا مي ريزد ، فرصتش باد که خوش فکر صوابي دارد آب حيوان اگر اين است که دارد لب دوست ، روشن است اين که خضر بهره سرابي دارد چشم مخمور تو دارد ز دلم قصد جگر ، ترک مست است مگر ميل کبابي دارد جان بيمار مرا نيست ز تو روي سوال ، اي خوش آن خسته که از دوست جوابي دارد
کي کند سوي دل خسته حافظ نظري
،
چشم مستش که به هر گوشه خرابي دارد
تعبیر:
همراه هر خوشی و شادی رنج و حسرت است. باید آن را تحمل کرد. از دوری دوست در رنج و عذابی. راه رسیدن به او دشوار نیست. اگر عاشقی، صادق باش و ریا و تزویر را از خود دور کن. قدر لحظه ها و فرصت ها را بدان.
فال حافظ روزانه جمعه 5 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 488
سحرم هاتف ميخانه به دولتخواهي ، گفت بازآي که ديرينه اين درگاهي همچو جم جرعه ما کش که ز سر دو جهان ، پرتو جام جهان بين دهدت آگاهي بر در ميکده رندان قلندر باشند ، که ستانند و دهند افسر شاهنشاهي خشت زير سر و بر تارک هفت اختر پاي ، دست قدرت نگر و منصب صاحب جاهي سر ما و در ميخانه که طرف بامش ، به فلک بر شد و ديوار بدين کوتاهي قطع اين مرحله بي همرهي خضر مکن ، ظلمات است بترس از خطر گمراهي اگرت سلطنت فقر ببخشند اي دل ، کمترين ملک تو از ماه بود تا ماهي تو دم فقر نداني زدن از دست مده ، مسند خواجگي و مجلس تورانشاهي
حافظ خام طمع شرمي از اين قصه بدار
،
عملت چيست که فردوس برين مي خواهي
تعبیر:
با سهل انگاری و دست روی دست گذاشتن نمی توانی به نتیجه ی دلخواه برسی. شتابزده تصمیم نگیر و با افراد با تجربه و آگاه مشورت کن. غرور و تکبر را از خود دور کن. به تنهایی نمی توانی از سد مشکلات بگذری. با سعی و تلاش می توانی به نتیجه ی مطلوب دست یابی.
فال حافظ روزانه جمعه 5 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 35
برو به کار خود اي واعظ اين چه فريادست ، مرا فتاد دل از ره تو را چه افتادست ميان او که خدا آفريده است از هيچ ، دقيقه ايست که هيچ آفريده نگشادست به کام تا نرساند مرا لبش چون ناي ، نصيحت همه عالم به گوش من بادست گداي کوي تو از هشت خلد مستغنيست ، اسير عشق تو از هر دو عالم آزادست اگر چه مستي عشقم خراب کرد ولي ، اساس هستي من زان خراب آبادست دلا منال ز بيداد و جور يار که يار ، تو را نصيب همين کرد و اين از آن دادست
برو فسانه مخوان و فسون مدم حافظ
،
کز اين فسانه و افسون مرا بسي يادست
تعبیر:
فقط با اتکا به اعتماد به نفس می توانی به مقصود برسی. سخن مدعیان را گوش نکن. اگر به سعی و کوشش و هدف خود ایمان داری، دیگر صبر جایز نیست و فرصت ها را غنیمت بدان.
فال حافظ روزانه جمعه 5 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 373
خيز تا خرقه صوفي به خرابات بريم ، شطح و طامات به بازار خرافات بريم سوي رندان قلندر به ره آورد سفر ، دلق بسطامي و سجاده طامات بريم تا همه خلوتيان جام صبوحي گيرند ، چنگ صبحي به در پير مناجات بريم با تو آن عهد که در وادي ايمن بستيم ، همچو موسي ارني گوي به ميقات بريم کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنيم ، علم عشق تو بر بام سماوات بريم خاک کوي تو به صحراي قيامت فردا ، همه بر فرق سر از بهر مباهات بريم ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد ، از گلستانش به زندان مکافات بريم شرممان باد ز پشمينه آلوده خويش ، گر بدين فضل و هنر نام کرامات بريم قدر وقت ار نشناسد دل و کاري نکند ، بس خجالت که از اين حاصل اوقات بريم فتنه مي بارد از اين سقف مقرنس برخيز ، تا به ميخانه پناه از همه آفات بريم در بيابان فنا گم شدن آخر تا کي ، ره بپرسيم مگر پي به مهمات بريم
حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مريز
،
حاجت آن به که بر قاضي حاجات بريم
تعبیر:
قدر لحظات را بدان و بیهوده آنها را به هدر نده. در این راه احساسات را رها کن و به عقل و تدبیر خود تکیه کن. راه سخت و دشواری در پیش داری. از دوستان خیر اندیش کمک بطلب و با آنان مشورت کن. به خدا توکل کن تا آرامش خاطر داشته باشی.
فال حافظ روزانه جمعه 5 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 445
تو را که هر چه مراد است در جهان داري ، چه غم ز حال ضعيفان ناتوان داري بخواه جان و دل از بنده و روان بستان ، که حکم بر سر آزادگان روان داري ميان نداري و دارم عجب که هر ساعت ، ميان مجمع خوبان کني ميانداري بياض روي تو را نيست نقش درخور از آنک ، سوادي از خط مشکين بر ارغوان داري بنوش مي که سبکروحي و لطيف مدام ، علي الخصوص در آن دم که سر گران داري مکن عتاب از اين بيش و جور بر دل ما ، مکن هر آن چه تواني که جاي آن داري به اختيارت اگر صد هزار تير جفاست ، به قصد جان من خسته در کمان داري بکش جفاي رقيبان مدام و جور حسود ، که سهل باشد اگر يار مهربان داري به وصل دوست گرت دست مي دهد يک دم ، برو که هر چه مراد است در جهان داري
چو گل به دامن از اين باغ مي بري حافظ
،
چه غم ز ناله و فرياد باغبان داري
تعبیر:
از لحظات عمر کمال استفاده را ببر. مراقب باش تا با اعمال و رفتارت دیگران را از خود نرنجانی. در مقابل رنج و مشکلات، استقامت کن. ناله و شکایت از دوران فایده ای ندارد. خودخواهی را رها کن تا بدانی که دیگران هم تو را دوست دارند.
فال حافظ روزانه جمعه 5 اردیبهشت 1404 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 338
من دوستدار روي خوش و موي دلکشم ، مدهوش چشم مست و مي صاف بي غشم گفتي ز سر عهد ازل يک سخن بگو ، آن گه بگويمت که دو پيمانه درکشم من آدم بهشتيم اما در اين سفر ، حالي اسير عشق جوانان مه وشم در عاشقي گزير نباشد ز ساز و سوز ، استاده ام چو شمع مترسان ز آتشم شيراز معدن لب لعل است و کان حسن ، من جوهري مفلسم ايرا مشوشم از بس که چشم مست در اين شهر ديده ام ، حقا که مي نمي خورم اکنون و سرخوشم شهريست پر کرشمه حوران ز شش جهت ، چيزيم نيست ور نه خريدار هر ششم بخت ار مدد دهد که کشم رخت سوي دوست ، گيسوي حور گرد فشاند ز مفرشم
حافظ عروس طبع مرا جلوه آرزوست
،
آيينه اي ندارم از آن آه مي کشم
تعبیر:
فکر می کنید همیشه جوان می مانید. از آینده بی خبر مانده اید و فقط به خوشگذرانی و عیش می پردازید. می گویید بهشت همین جاست ولی شما اسیر هوی نفس شده اید نمی خواهید قبول کنید که جهنمی هم وجود دارد اگر به همین منوال ادامه دهید اضطراب و نگرانی و مفلسی دامنتان را می گیرد. ظاهر پسند نباشید. | هیچ کاری بدون خطر و سختی نیست. باید ثابت قدم و با اراده بود. به راهنمایی افراد فهمیده و با تجربه توجه کن و از ناملایمات زندگی نترس. به خدا توکل کن.